چه شانس باورنکردنیای! برندهای از لاتاری پاوربال در وارنزویل هایتس، درست در نزدیکی کلیولند، ظاهراً یک میلیون دلار از بلیت پاوربال برنده شده. قرعهکشی مربوط به ۲۹ مارس بود، یعنی کمی بیشتر از یک هفته پیش. اصلاً میتونی تصورش رو بکنی؟ یه لحظه داری روزمرهات رو میگذرونی – شاید برای بنزین زدی یا رفتی خرید، یه بلیت لاتاری هم همینطوری گرفتی… و لحظه بعد، زندگیت به طرز عظیمی تغییر میکنه. باید تصور کنی اون لحظه چطور بوده. چک کردن شمارهها به صورت آنلاین؟ دیدن اونا روی صفحه تلویزیون؟ اون شوک آدرنالین، ناباوری، دوباره و دوباره چک کردن بلیت… بعد شاید فریاد زدن، اشک ریختن یا فقط نشستن با ناباوری. یهدفعه حساب بانکیت قراره خیلی متفاوت به نظر بیاد. یک میلیون دلار! باشه، شاید اون جکپاتهای صدها میلیون دلاری معروف نباشه، ولی واقعبین باشیم، برای تقریباً هر کسی، یک میلیون دلار واقعاً زندگیرو تغییر میده. پرداخت بدهیها، خرید خانه بدون وام، کمک به خانواده – همه چیز ناگهان ممکن میشه.
برنده پاوربال در وارنزویل هایتس

خبری مثل این توی یه جامعه محلی مثل آتیش پخش میشه، نه؟ مطمئن باش این موضوع، نقل هر مجلس در وارنزویل هایتس بوده. همه سعی میکنن حدس بزنن کی برده، دنبال اینن ببینن میشناسنش یا نه، شاید یه ذره حسادت هم باشه ولی در عین حال واقعاً خوشحال برای اون فرد. تبدیل میشه به موضوع صحبت توی کافه، هیجان توی صف فروشگاه. یهدفعه لاتاری از یه چیز دور و تخیلی توی اخبار، تبدیل میشه به یه اتفاق واقعی و نزدیک. و این دقیقاً همون جادوشه، مگه نه؟ همهمون میدونیم احتمال برنده شدن خیلی کمه، در حد اینکه صاعقه بخوره. ولی با این حال، مردم باز هم تو صف میایستن، مخصوصاً وقتی جکپاتها بالا میرن. یه بلیت پاوربال یا مگا میلیونز میخریم، شاید هم چندتا بلیت خراشدادنی. چرا؟ چون با چند دلار، یه رؤیا میخری. میتونی چند ساعت یا حتی چند روز با این فکر زندگی کنی که “اگه برنده شم چی؟” اون جرقهی «اگه…؟» همون امید مشترکه. این برد یک میلیونی دقیقاً اون آتیش رو بیشتر میکنه، نشون میده که آره، گاهی واقعاً معجزه رخ میده.
لاتاری اوهایو برگزارکنندهی همهی این بازیاست و بخشی از پولش هم به اهداف خوبی مثل آموزش اختصاص پیدا میکنه، که عالیه. ولی برای بازیکنها، همهچیز دربارهی اون شانس و رؤیاست. دائم بازیهای جدید ارائه میدن، هیجان رو زنده نگه میدارن.
پس، تبریک بزرگ به برندهی مرموز پاوربال در وارنزویل هایتس! بردش یادآور اینه که اتفاقهای دیوانهوار، زیبا و غیرمنتظره میتونن رخ بدن. و آدم رو به فکر میندازه… شاید خریدن یه بلیت دفعهی بعد اصلاً ایدهی بدی نباشه. هیچ وقت، هیچ چیز رو نمیشه پیشبینی کرد.